کارهای جدید من
امروز میخوام از کارای جدیدم بگم .....
عاشق در یخچالم .خودم از پله ها بالا میرم و در یخچالو خودم به تنهایی باز میکنم .فکر کن به تنهایی.........وبعد میشینم جلوشو اول یه نگا میندارم توش بعد که جای خوردنی ها رو شناسایی کردم وارد عمل میشم که مامانم سر میرسه
خیلی سحرخیزم قبل بابا و مامان بیدار میشم و با خرس پاپیون صورتیم که همیشه پیشم میخوابه بازی میکنم وقتی خسته شدم میرم سراغ بابای بیچارم و هر کاری از دستم بربیاد برای بیدار کردنش به کار میبرم .
جلوی آینه میشینم و صورتم رو میچسبونم به آیینه و خودمو توش تماشا میکنم و چون خیلی بامزه ام خودمو میبوسم و آیینه با جای دستا و لبای من خیلی خوشگلتر میشه
تلفظ چند تا رنگو یاد گرفتم .زرد و سبز .هی میگم زرد زرد زرد ولی تشخیصش یکم وقت میبره
عین پسرای خوب دست میدم .سلام میکنم و میگم سع سع یعنی سلام .بابای میکنم .و بغل همه میرمو گریه هم نمی کنم .
تو کارای خونه به مامانم حتما کمک میکنم و اتاقمو که نگو خیلی مرتب میکنم .مثلا هر چی مامان گذاشته سر جاش کمک میکنم و بر میدارم .از گوش خرس قهوه ای میگیرم و کشون کشون میارم وسط پذیرایی مثل همین الان که مامان داره کارای منو مینویسه من با خرسم وسط آشپزخونه ام.
یه کار بامزه که میکنمو مامان خیلی دوس داره اینه که وقتی از بازی با خرسم خسته شدم سرمو میزارم رو شکم خرسمو میخوابم .
هر جا که از دست من چسب زدن با کمال میل می کنمشون.
وقتی در کشو ها رو باز میکنم و دستم گیر میکنه هر چی در توان دارم داد میزنم ولی از تخلیه کردن کشوی بینوا دست بردار نیستم .یعنی ببینید پشتکار منو ها.........
همین الان که مامان پای لپ تابه من دارم کشویی که پوشکهام توشه رو خالی میکنم و همه پوشکها وسط اتاقم هستن .
خلاصه من یه همچنین پسریم این روزا..................