تولد یک سالگی
امروز با شکوهترین روز هست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد
آمدی با یک بغل خوشبختی و زندگیمان را گرم و روشن کردی
عاشقانه دوستت داریم امیر کیانم
به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی
تولدت یک سالگیت مبارک عشقم
سلام به یکی یدونه خودم .به پسر ماهم .تولدت مبارک عشق مامان .120 ساله شی نفسم .7 مرداد سالروز به دنیا اومدن فرشته کوچولوی ما رسید و یه جشن خیلی کوچولو برگزار کردیم .همه کارای جشن از لباس تا میز غذا و تزیینات کار و سلیقه مامانه .البته انتخاب تم با کمک خود شما بود که عاشق موسیقی باب اسفنجی بودی و من هم این تم رو برات انتخاب کردم .امیدوارم دوست داشته باشی.
تولدت عزیزم پر از ستاره بارون
پر از بادکنک و شوق.پر از آیینه و شمعدون
الهی که همیشه واسه تبریک امروز
بیان یه عالم عاشق.بیان هزار تا مهمون
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو آسمونها پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه .رو لبها پر خندس
لباس وکلاه و کفش باب که خودم برات دوختم که کلاهشو اصلا دوست نداشتی و به زور سرت میذاشتی
اینم از کفشای باب اسفنجی
تولد یک سالگیت درست روز عید فطر بود.و این اولین عید بعد از نبود مادربزرگ کنارمون بود به همین دلیل این روز رو خونه مادربزرگ مراسم داشتیم .به همین دلیل شب تزیینات رو دسته جمعی یعنی مامان و بابا و دو تا خاله ها با هم انجام دادیم .دست همه درد نکنه خیلی زحمت کشیدن.جشن به دلیل نبود مادربزرگ کوچیک بود ولی خیلی قشنگ و گرم بود
هنرنمایی خاله صبریه با بادکنکای ترکیده نیمه شب ساعت 3.5
ای شکمو تا کیکو دیدی چشمات یه برقی زد که نگووووووووووو
یه کیک خیلی خوش طعم.با چند تا شمع روشن
یکی به نیت تو .یکی از طرف من
الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم
به خاطر وجودت.به افتخار بودن
انقدر با مزه شمعو فوت کردی
فدای کیک بریدنت بشم مامانیییییییی
فدات بشم که انقدر با ذوق دست میزنی
راستی .................سه قدم بدون کمک و به تنهایی برداشتی که همه کلی ذوق زده شدن.
و این پایان یه شب قشنگ .خوابای خوب ببینی اسفنج کوچولو من
این روزا ی نزدیک تولدت هزار هزار تا جمله تو ذهنم بود که دوست داشتم برات بنویسم ولی حالا که پای نوشتن نشستم واژه کم آوردم .مگه میشه زیبایی با تو بودن تو واژها جا بگیره اصلا مگه میشه وصف کرد یک لحظه خنده زیبای تو رو .یه لحظه لذت با تو بودنو .اصلا مگه میشه آرزوهای یه مادر رو برای فرزندش با جملات نوشت چرا که انقدر زیبا و زیاده ....فقط یه جمله سلامتی و بهترینهای دنیا رو از خدا برات میخوام .
تولدت مبارک بهترین اتفاق زندگیم